جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای تاب‌آوری

زینب دل زنده نژاد، دکتر طهمورث آقاجانی هشتجین، عماد یوسفی،
دوره ۳، شماره ۷ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شهرستان بندرعباس می‌باشد که تعداد آنها ۱۲۴ نفر می‌باشد، حجم نمونه براساس معیارهای ورودی به ۶۰ نفر تقلیل یافت و براساس جدول مورگان نمونه‌ای به تعداد ۴۵ نفر، که به طور هدفمند انتخاب شده و به سه گروه ۱۵ نفری به طور تصادفی تقسیم شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول مداخله ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم مداخله تاب آوری به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های امیدواری اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱) و شادکامی آرگایل و لو (۱۹۸۹) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بررسی فرضیه‌های تحقیق از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تفاوت وجود دارد (P<۰,۰۱). همچنین شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش بودند (P<۰,۰۱). نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیرات مداخلات مثبت نگر بر امیدواری و شادکامی بیماران مولتیپل اسکروزیس می‌باشد.
زینب احمدی، حسینعلی محرابی،
دوره ۵، شماره ۹ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی و تاب­آوری با رشد پس از سانحه با میانجیگری سبک­های مقابله با استرس در زنان مواجه شده با تروما در شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنانی بود که تجربه سرطان یا سوگ داشتند که تعداد ۳۰۰ نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه شامل پرسشنامه­های رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون، حمایت اجتماعی فیلیپس، راهبردهای مقابله­ای بیلینگز و موس و تاب­آوری کانر و دیویدسون بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر و بوت استراپ مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر مستقیم حمایت اجتماعی، تاب­آوری، سبک­های مقابله مساله مدار و هیجان­مدار بر رشد پس از سانحه معنادار است. همچنین نتایج بوت استراپ در تحلیل میانجی نشان داد که نقش واسطه­ای سبک­های مقابله با استرس در رابطه حمایت اجتماعی و تاب­آوری بر رشد پس از سانحه معنادار است. نتایج این بررسی نشان داد که تقویت حمایت اجتماعی، تاب­آوری و همچنین آموزش راهبردهای مقابله­ای مساله مدار، می­تواند نقش موثری در رشد پس از سانحه و توانمندسازی زنان مواجه شده با تروما داشته باشد.

مریم رحمانی، جواد خلعتبری،
دوره ۵، شماره ۹ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت­ های خودآگاهی و حل مساله بر تاب ­آوری کارمندان زن جزیزه کیش در سال ۱۳۹۳ است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون سه گروهی (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) است. جامعه ­ی آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان زن ادارات دولتی و خصوصی جزیزه کیش بودند نمونه مورد مطالعه با روش نمونه­ گیری در دسترس ۶۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (هر کدام ۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش (۱) ۸ جلسه تحت آموزش مهارت­ های خودآگاهی و گروه آزمایش (۲) ۸ جلسه تحت آموزش مهارت­ های حل مساله قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع ­آوری داده ­ها بر اساس پرسشنامه استاندارد تاب ­آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن بالای ۰,۷ به­ دست آمد.  همین­طور از روایی محتوا به ­منظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامه­ به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به ­دست آمده از اجرای پرسشنامه­ از طریق نرم­افزار ۱۹SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت خودآگاهی بر تاب ­آوری کارمندان زن موثر است. آموزش مهارت ­های حل مساله نیز بر تاب ­آوری کارمندان زن موثر بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت­ های خودآگاهی در افزایش تاب­ آوری بیشتر از آموزش مهارت حل مساله است. بنابراین در بهبود تاب­ آوری آموزش مهارت خودآگاهی بیشتر از آموزش مهارت حل مساله اثربخش بود.

مژگان حسینلو، هوشنگ جدیدی،
دوره ۶، شماره ۱۰ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدیریت انگیزش بر تاب‌آوری تحصیلی و تعلل ورزی تحصیلی دانش ­آموزان بود. پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی، دارای گروه کنترل همراه با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود که افراد به ‌صورت تصادفی در گروه‌های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش‌آموزان دوره‌ی متوسطه‌ی اول شهر تهران بود که به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای از بین مناطق ۲۲ گانه آموزشی منطقه ۵ آموزش‌وپرورش شهر تهران انتخاب شد. تعداد دانش‌آموزان در گروه کنترل شامل ۱۵ نفر و در گروه آزمایش ۱۷ نفر بودند که پس از انجام پیش‌آزمون به‌صورت تصادفی ساده به دو گروه تقسیم‌شده بودند. ابزارهای اندازه‌گیری شامل پرسشنامه تاب­آوری تحصیلی ساموئلز (۲۰۰۴) همچنین مقیاس تعلل ورزی تحصیلی تاکمن و سکستون (۱۹۸۹) بودند. سپس دانش‌آموزان گروه آزمایش آموزش‌های لازم را هفته‌ای یک‌بار طی ۸ جلسه ۱ و نیم‌ساعته دریافت کرده و پس‌آزمون از هردو گروه به عمل آمد. براساس تجزیه‌وتحلیل یافته‌های موجود در پژوهش بین گروه کنترل و گروه آزمایش در پیش‌آزمون و پس‌آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که آموزش مدیریت انگیزش با ۹۵/۰ اطمینان باعث افزایش تاب‌آوری تحصیلی و کاهش تعلل ­ورزی تحصیلی شده است. با توجه به یافته‌های پژوهش درمیابیم آموزش مدیریت انگیزش برای افزایش تاب‌آوری تحصیلی دانش ­آموزان مفید واقع می‌شود و توان مقابله با مشکلات تحصیلی را در دانش­ آمو­زان افزایش می‌دهد همچنین با دست‌کاری سطح انگیزش تعلل ورزی دانش­ آموزان و به تعویق انداختن تکالیف درسی کاهش می‌یابد.

فاطمه محمدی، ناصر امینی،
دوره ۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای خودکنترلی رفتار بر تاب­ آوری در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهرستان بوشهر بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری پژوهش حاضر ۳۷ نفر از نوجوانان پسر بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهرستان بوشهر در سال ۱۳۹۸ بود. حجم ­نمونه پژوهش ۳۰ نفر بود که به روش داوطلبانه جایگزینی تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه (هر هفته یک جلسه) در معرض آموزش راهبردهای خودکنترلی رفتار قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر پروتکل آموزش راهبردهای خودکنترلی رفتار محبوبی و همکاران (۱۳۹۳) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که آموزش راهبردهای خودکنترلی رفتار بر مولفه های تاب آوری یعنی شایستگی، استحکام شخصی، اعتماد به غرایز شخصی، تحمل عواطف منفی، پذیرش مثبت عواطف، روابط ایمن و مهار امنیت اثر معنی­ داری دارد.

رضا خادم،
دوره ۸، شماره ۱۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تاب­آوری و استرس ادراک شده در امدادگران متخصص و غیر متخصص شهر سمنان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات، از نوع تحقیقات علی مقایسه ای  است. جامعه آماری این پژوهش کلیه امدادگران متخصص و غیر متخصص شهر سمنان در سال ۹۶-۱۳۹۵ است که جامعه آماری آن ۴۲۰ نفر بودند با استفاده از فرمول کوکران  تعداد ۲۰۰ نفر با استفاده به روش نمونه ­گیری تصادفی طبقه ­ای انتخاب شده است که از این بین ۱۰۵ نفر امدادگر متخصص و  ۹۵ نفر امدادگر غیر متخصص بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد مقیاس تاب آوری و پرسشنامه استرس ادراک شده (PSS) می­باشد که برای آزمون فرضیه ها از آزمون یومن وایت نی و اسپیرمن استفاده شد. یافته‌ها: استرس درک شده در بین امدادگران متخصص و غیر متخصص معنی دار است و  استرس ادراک شده امدادگران متخصص کمتر از امدادگران غیر متخصص هلال احمر سمنان دارد. و  تفاوت بین تاب آوری در بین امدادگران متخصص و غیر متخصص معنی دار است یعنی تاب آوری امدادگران متخصص بیشتر از امدادگران غیر متخصص هلال احمر سمنان دارد. نتیجه ­گیری: نتایج نشان داد که بین دو متغیر تاب آوری و استرس ادراک شده ارتباط معکوس و غیر مستقیم وجود دارد.

فاطمه عسگری نژاد، مجتبی حبیبی عسگرآباد،
دوره ۱۰، شماره ۱۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: اتیسم از بیماریهای شایع دوران کودکی بوده و با توجه به عوارض روانی ناشی از این بیماری بر مراقبان این کودکان، توجه به راهکارهای ارتقاء سلامت در مادران کودکان مبتلا به اتیسم، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن­آگاهی بر افزایش تاب­آوری مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم صورت گرفت. روش: روش پژوهش در این مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش­ آزمون- پس­ آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه ­گیری در دسترس، از جامعه آماری پژوهش حاضر که شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تهران بود، ۳۰ نفر به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش (۱۶ نفر) و کنترل (۱۴ نفر) قرار گرفتند. برای ارزیابی تاب ­آوری از مقیاس تاب­آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و برای ارزیابی مشکلات رفتاری کودکان از نمرات سیاهه مشکلات رفتاری کودکان (CBCL) استفاده شد. شرکت­ کنندگان در پژوهش در دو مرحله پیش ­آزمون و پس ­آزمون با استفاده از ابزارهای فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن­ آگاهی (MBCT) طی ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه­ ای یک جلسه در هفته قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخله­ ای دریافت نکرد.  یافته ها: نتایج به دست­ آمده نشان داد که MBCT به طور معناداری سبب افزایش تاب­آوری در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم گردید. نتیجه گیری:  از نتایج حاصل از پژوهش میتوان استنباط کرد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن­ آگاهی با افزایش آگاهی والدین از افکار، احساسات و حواس بدنی، پذیرش آن­ ها، توصیف رویدادها و عدم قضاوت در مورد آن­ ها و نیز افزایش ذهن ­آگاهی، تاب ­آوری آن­ها را افزایش داده است.

امید امانی، مسعود شیخی، نرجس سحاب مکمل، ناهید جهانبخش، شادی نصراللهی، پروانه قربانی،
دوره ۱۲، شماره ۱۶ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی، تاب‌آوری و نشخوار فکری در  پیش­بینی رشد پس از سانحه بهبودیافتگان از کرونا بود.  پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود؛ جامعه پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کرونا در ۶ماهه دوم سال ۱۴۰۰ شهر ایلام بود. بدین منظور تعداد ۲۰۰  نفر با استفاده از روش نمونه­گیری داوطلبانه و بر اساس معیارهای ورود و خروج تعیین شده انتخاب و به پرسشنامه‌های رشد پس از سانحه تدسچی و همکاران (۱۹۹۶)، حمایت اجتماعی شوبرون و استووارت (۱۹۹۱)، نشخوار فکری هوکسما و مارو (۱۹۹۱) و تاب‌آوری کانر دیویدستون (۲۰۰۳) به‌صورت آنلاین پاسخ و تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با استفاده از نرم‌افزار SPSS ۲۶ استفاده شد. یافته­ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی با رشد سانحه(۵۰/۰r=) و بین تاب آوری و رشد پس از سانحه (۶۸/۰r=) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین نشخوار فکری با رشد پس از سانحه نیز رابطه منفی معنادار (۳۷/۰-r=) به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که حمایت اجتماعی، تاب­آوری و نشخوار فکری با هم قادر اند ۵۸ درصد((۵۸۶/۰  R۲=) از رشد پس از سانحه در بهبود یافتگان از کرونا را تبیین نمایند.  همچنین یافته ها نشان داد که به ترتیب تاب­آوری با ضریب تأثیر ۴۲۵/۰، حمایت اجتماعی با ضریب تأثیر ۳۲۳/۰ و نشخوار فکری با ضریب ۲۳۵/۰- بیشترین نقش را در پیش­بینی رشد پس از سانحه در بهبود یافتگان از کرونا داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری نقش مؤثری در پیش بینی رشد پس از سانحه دارند.
 
اسماء رضایی، سیمین جعفری، طهمورث آقاجانی،
دوره ۱۳، شماره ۱۷ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش مدل‌یابی نشاط ذهنی براساس بخشودگی و ذهن‌­آگاهی با نقش میانجی تاب­‌آوری بود. طرح پژوهشی حاضر توصیفی و از نوع همبستگی با تکنیک تحلیل مسیر (رگرسیونی) و جامعه‌آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز به تعداد ۵۵۰۰۰ نفر بودند که براساس تباچنیک و فیدل (۲۰۰۷) ۱۰۸ نفر به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه‌های نشاط ذهنی ریان و فردریک (۱۹۹۷)، بخشودگی تامپسون، اسنایدر، هافمن، میشل، راسموسن و همکاران (۲۰۰۵)، ذهن­آگاهی بائر، اسمیت، هوپکینز، کریتمیر و تونی (۲۰۰۶) و تاب‌­آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) استفاده شد. نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد ذهن‌­آگاهی بصورت کل (یعنی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم) و در حالت استاندراد به میزان ۰,۵۹ واحد (۰.۰۱<  p) در تبیین واریانس متغیر ملاک یعنی نشاط ذهنی بصورت مثبت تاثیر دارد. همچنین در مورد تاثیر غیرمستقیم ذهن‌­آگاهی و بخشودگی بر نشاط ذهنی از طریق تاب‌­آوری، نتایج برآورد استاندارد نشان داد ذهن­‌آگاهی و بخشودگی از طریق تاب‌­آوری به ترتیب به میزان ۰,۱۶ واحد (۰.۰۱<  p) و ۰,۲۹ واحد (۰.۰۵<  p) بر نشاط ذهنی تاثیر مثبت و معناداری دارند. ذهن‌­آگاهی در حالت استاندراد به میزان ۰,۳ واحد در تبیین واریانس متغیر ملاک یعنی نشاط ذهنی بصورت مثبت و مستقیم تاثیر دارد (۰,۰۵<  p). تاب‌­آوری در حالت استاندراد به میزان ۰,۵۳ واحد در تبیین واریانس متغیر ملاک یعنی نشاط ذهنی بصورت مثبت و مستقیم تاثیر دارد (۰,۰۵<  p). ذهن­‌آگاهی در حالت استاندراد به میزان ۰,۵۵ واحد در تبیین واریانس متغیر میانجی یعنی تاب­‌آوری بصورت مثبت و مستقیم تاثیر دارد (۰,۰۵<  p). اما خشودگی در حالت مستقیم و بدون در نظر گرفتن نقش میانجی، تاثیر معناداری بر نشاط ذهنی ندارد.
 

مریم چام، حمیدرضا شمس راوندی،
دوره ۱۷، شماره ۲۱ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

پیش‌زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب، تاب‌آوری و امید به زندگی و تبیین ارتباط بین آن‌ها در پرستاران و روان‌پرستاران انجام گرفت. مواد و روش‌ کار: روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع‌آوری داده‌ها توصیفی از نوع علی-مقایسه‌ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران و روان‌پرستاران شاغل در بیمارستان‌های شهرستان کاشان در بهمن سال ۱۴۰۱ بود. از این جامعه نمونه‌ای به حجم ۶۰ نفر، شامل ۳۰ پرستار و ۳۰ روان‌پرستار به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه‌گیری متغیرها از پرسشنامه‌های اضطراب کتل (۱۹۵۷)، تاب‌آوری کانور و دیویدسون (۲۰۰۳) و امید به زندگی میلر (۱۹۸۸) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین اضطراب، تاب‌آوری و امید به زندگی پرستاران و روان‌پرستاران تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که بین اضطراب و تاب‌آوری رابطه معکوس معناداری با ضریب همبستگی ۰/۵۴- وجود دارد (p<۰/۰۰۱). به عبارتی ۲۹% واریانس اضطراب را تاب‌آوری تبیین می کند. بین تاب‌آوری و امید به زندگی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی ۰/۶۴ بین آنها ۴۰% واریانس تاب‌آوری را امید به زندگی تبیین می کند. همچنین بین اضطراب و امید به زندگی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی ۰/۵۱- بین آنها ۲۶% واریانس اضطراب را امید به زندگی تبیین می کند. بحث و نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های تحقیق اضطراب، تاب‌آوری و امید به زندگی سه مؤلفه اثرگذار بر کیفیت سلامت روان‌پرستاران و روان‌پرستاران است که باید مورد توجه قرار گیرد و اقداماتی را جهت افزایش دو مؤلفه تاب‌آوری و امید به زندگی و در نتیجه کاهش اضطراب به کار گرفت.
 

محمدصادق علیخانی، ساناز اخلاصی،
دوره ۱۸، شماره ۲۲ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری اجتماعی و تاب‌آوری نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان ۱۵ تا ۱۸ ساله با اضطراب اجتماعی منطقه ۵ آموزش و پرورش شهر تهران در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بودند که با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌های چند مرحله‌ای انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمع­آوری داده­ها بر اساس پرسشنامه استاندارد سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (کلارک و همکاران، ۱۹۵۳) و تاب‌آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳) انجام گرفت. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده از اجرای پرسشنامه­ها از طریق نرم­افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (مانکوا) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش سازگاری (شخصی و اجتماعی) در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. همچنین یافته‌ها نشان داد، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود تاب‌آوری در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی شده است. بر این اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند به‌عنوان یک روش مداخله‌ای مفید جهت افزایش سازگاری اجتماعی و تاب‌آوری و درنتیجه کارآمدی بهتر نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی به کار رود.
 

محمد ارشادسرابی، مرتضی عندلیب کواریم،
دوره ۱۹، شماره ۲۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف این پژوهش درمان مبتنی بر شفقت درمانی بر اضطراب و تاب‌­آوری بیماران مبتلابه دیابت نوع ۲ بود. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با استفاده از پیش‌آزمون پس‌آزمون و گروه آزمایش و گواه بود. جامعه­ آماری پژوهش را کلیه افراد دیابتی نوع ۲ بخش مرکزی شهر ورامین، درمانگاه شهید محمد تاجیک و درمانگاه خیریه حیدریه را در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. بدین منظور ۳۰ نفر به شیوه نمونه‌­گیری داوطلبانه انتخاب شدند که ۱۵ نفر به‌عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند و آموزش شفقت درمانی را در ۱۲ جلسه ۷۵ دقیقه‌­ای به‌صورت گروهی یک‌بار در هفته گذراندند و ۱۵ نفر به‌عنوان گروه کنترل انتخاب شدند و هیچ آموزشی دریافت نکردند. از هر دو گروه پیش­‌آزمون و پس‌­آزمون گرفته شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، شامل پرسشنامه اضطراب (بک و همکاران، ۱۹۸۸) و پرسشنامه تاب­‌آوری (کونور و دیویدسون، ۲۰۰۳) بود. داده‌های پژوهش به کمک تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش شفقت درمانی توانست به میزان ۸/۳۲ درصد بر تغییرات اضطراب و میزان ۱/۵۷ درصد بر تغییرات تاب‌آوری مؤثر بود و به‌صورت کلی نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد درمان مبتنی بر شفقت درمانی بر کاهش اضطراب و بالا بردن تاب‌­آوری بیماران مبتلابه دیابت نوع تأثیرگذار بود. درنتیجه درمان مبتنی بر شفقت برای افراد دارای بیماری دیابت نوع ۲ مناسب است چراکه بازندگی روزمره و رفتارهای آن‌­ها در طی روز همخوانی دارد.
 

هدی مرزوق پور،
دوره ۱۹، شماره ۲۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش مهارت مثبت اندیشی بر تاب‌آوری معلمان زن مقطع ابتدایی شهرستان آبادان در سال ۱۳۹۳ صورت گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. بدین منظور از میان معلمان مذکور ۲۰۰ نفر و از بین آن‌ها ۴۰ نفر به شیوه نمونه‌گیری تصادفی، بر اساس آزمون تاب‌آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳) شناسایی شدند و به‌طور تصادفی در ۲ گروه ۲۰ نفری گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایش به مدت ۲ ماه و ۸ جلسه و هر جلسه ۶۰ دقیقه در معرض متغیر مستقل- مهارت مثبت اندیشی- قرار گرفت. درحالی‌که از گروه کنترل فقط پیش‌آزمون و پس‌آزمون به عمل آمد. سپس هر دو گروه باهم مقایسه شدند. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج یافته‌ها نشان داد که آموزش مهارت مثبت اندیشی باعث افزایش تاب‌آوری معلمان می‌شود. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس مشخص نمود که مهارت مثبت اندیشی باعث تفاوت درگروه‌ها شده و نمره پس‌آزمون گروه آزمایش نسبت به نمره پس‌آزمون گروه کنترل افزایش داشته است. بنابراین روش مداخله‌ای روان‌شناسی مثبت‌نگرا می‌تواند تاب‌آوری معلمان را افزایش دهد.
 

فاطمه ذکری، فاطمه محمودی، کاظم خرمدل،
دوره ۱۹، شماره ۲۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

تحقیق حاضر باهدف بررسی رابطه بین جهت‌گیری مذهبی با تاب‌آوری با واسطه‌ای مثبت اندیشی؛مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه فاطمیه طراحی و اجرا گردید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع مطالعات تحلیلی بود که جمع‌آوری اطلاعات آن به‌صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فاطمیه شیراز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳؛ که تعداد آن‌ها بالغ‌بر ۱۳۶۲ نفر بود. که تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه برابر ۳۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه فاطمیه شیراز بود. ابزار گردآوری تحقیق حاضر، پرسشنامه استاندارد بود. که برای سنجش جهت‌گیری مذهبی از پرسشنامه جهت‌گیری مذهبی آلپورت و راس(۱۹۵۰)، برای سنجش تاب‌آوری، مقیاس تاب‌آوری کونور و دیویدسون(۲۰۰۳) به‌کاربرده شد. و برای سنجش مثبت اندیشی از پرسش‌نامه مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (۱۹۹۸) استفاده شد. برای تحلیل آن نیز از نرم‌افزارSPSS و AMOS نسخه ۲۳ استفاده کردیم؛ که در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. از آمار توصیفی نظیر میانگین و واریانس و انحراف معیار و... برای توصیف داده‌ها و برای تعیین رابطه بین متغیرها داده‌ها از تعیین رابطه آزمون پیرسون و تحیلیل مسیر و آزمون سوبل استفاده شد. نتایج نشان می‌دهد که جهت‌گیری مذهبی بر تاب‌آوری با مقدار ۵۸/۰ اثرگذار می‌باشد. همچنین مثبت اندیشی بر تاب‌آوری با مقدار ۴۹/۰ اثرگذار می‌باشد. استفاده از سامانه‌های آنلاین، آماره سوبل محاسبه‌شده است که مقدار ۸۹/۲ از قدر مطلق ۹۶/۱ بزرگ‌تر بوده و بر اساس P-Value گزارش‌شده، در سطح کمتر از ۰۵/۰ معنی‌دار است. و مشخص گردید که مثبت اندیشی با نقش میانجی‌گری در بین جهت‌گیری مذهبی و تاب‌آوری قرار دارد. مشخص گردید که خودارزیابی مثبت با نقش میانجی‌گری در بین جهت‌گیری مذهبی و تاب‌آوری است. مشخص گردید که ارزیابی دیگران با نقش میانجی‌گری در بین جهت‌گیری مذهبی و تاب‌آوری قرار دارد.  مشخص گردید که انتظارات مثبت آینده با نقش میانجی‌گری در بین جهت‌گیری مذهبی و تاب‌آوری است. مشخص گردید که خود اعتمادی با نقش میانجی‌گری در بین جهت‌گیری مذهبی و تاب‌آوری قرار دارد.
 

کاظم صابونی، کبری نصرتی،
دوره ۱۹، شماره ۲۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابراز وجود با حرمت خود و تاب‌آوری است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بود. نمونه آماری نیز با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس تعداد ۲۷۰ نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه ابراز وجود (شرینگ، ۱۹۸۰)، حرمت خود (روزنبرگ، ۲۰۰۳) و تاب‌آوری (کانر و دیویدسون، ۲۰۰۳) بودند. یافته‌ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین ابزار وجود با حرمت خود رابطه مثبت وجود دارد. بین ابراز وجود با تاب‌آوری رابطه مثبت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین تاب‌آوری با حرمت خود رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت حرمت خود و تاب‌آوری متغیرهای مرتبط با ابزار وجود در دانشجویان بودند و توانایی پیش‌بینی آن را دارند.
 

زهرا دهقان پور، اسحق رحیمیان بوگر،
دوره ۲۱، شماره ۲۵ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

این پژوهش، باهدف بررسی تاب‌آوری در بانوان معلول و غیر معلول در مراکز شبانه‌روزی شمیرانات انجام‌شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش علی مقایسه‌ای است. نمونه آماری موردمطالعه به حجم ۱۶۰ نفر (۸۰ نفر بانوان معلول و ۸۰ نفر بانوان غیر معلول) به روش نمونه‌گیری در دسترس بانوان معلول و غیر معلول در مراکز شبانه‌روزی شمیرانات به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه تاب‌آوری کانر دیویدسون بود. پس از نمره‌گذاری پرسشنامه و استخراج داده‌ها، با استفاده از نرم‌افزار SPSS و با کمک آزمون آماری t مستقل و تحلیل واریانس دوعاملی فرضیه‌ها موردسنجش و اندازه‌گیری قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد میانگین متغیر تاب‌آوری در بانوان غیر معلول بیشتر از بانوان معلول است. نتایج آزمون فرضیه‌ها نشان داد بین بانوان معلول و بانوان غیر معلول در تاب‌آوری تفاوت معناداری وجود دارد و با توجه به میانگین دو گروه می‌توان گفت تاب‌آوری بانوان غیر معلول بیشتر از بانوان معلول است.
 

احمد میرزابیگی،
دوره ۲۱، شماره ۲۵ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

مطالعه تاب‌آوری تحصیلی در دانش‌آموزان به‌عنوان یکی از عوامل اصلی در موفقیت تحصیلی اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش میانجی امید تحصیلی و خوش‌بینی تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و تاب‌آوری تحصیلی در دانش‌آموزان انجام شد. این پژوهش، مقطعی تحلیلی بود و نمونه‌ها ۳۸۰ دانش‌آموز دوره متوسطه دوم ایلام در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند و پس از اخذ رضایت در پژوهش حاضر شرکت داده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه‌های خودکارآمدی تحصیلی، امید تحصیلی، خوش‌بینی تحصیلی و تاب‌آوری تحصیلی بودند. داده‌ها به روش تحلیل مسیر با نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۷ و AMOS نسخه ۲۶ تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین خودکارآمدی تحصیلی و تاب‎‌آوری تحصیلی در سطح ۵ درصد رابطه معنادار وجود دارد. بین امید تحصیلی و خوش‌بینی تحصیلی با خودکارآمدی تحصیلی و تاب‌آوری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین امید تحصیلی و خوش‌بینی تحصیلی در رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی و تاب‌آوری تحصیلی نقش میانجی ایفا می‌کند. با توجه به تائید نقش میانجی امید تحصیلی و خوش‌بینی تحصیلی در پژوهش حاضر، توجه بیشتر به این متغیرها به‌عنوان یک عامل مهم در افزایش تاب‌آوری تحصیلی پیشنهاد می‌شود.

افسانه نوری، محسن رسولی، کیانوش زهراکار،
دوره ۲۲، شماره ۲۶ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان با تاب‌آوری زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر تهران در سال ۱۳۹۸ بودند. حجم نمونه در این تحقیق بر اساس فرمول کوکران ۳۶۸ نفر در نظر گرفته شد. به‌منظور گردآوری داده‌های پژوهش از پرسشنامه تاب‌آوری (کانر و دیویدسون، ۱۹۹۲)، هوش معنوی (کینگ، ۲۰۰۸) و تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، ۲۰۰۱) استفاده شد. در این پژوهش از ضریب همسبتگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه از طریق نرم‌افزار Spss-۱۹ برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، بسط حالت هوشیاری و آگاهی متعالی به ترتیب توانستند ۱۷%، ۶%، ۱۸% و ۱۳% از تغییرات تاب‌آوری را تبیین نمایند. همچنین نتایج نشان داد مؤلفه‌های پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد برنامه‌ریزی و ارزیابی مجدد توانستند به میزان ۲۴%، ۱۵%، ۲۰% و ۱۲% از تغییرات تاب‌آوری با را به‌صورت مثبت و معنادار پیش‌بینی نمایند و فاجعه انگاری ۱۱% به‌صورت منفی و معنادار قادر به‌پیش بینی تاب‌آوری در زنان سرپرست خانوار است و در انتها بر  اساس نتایج به‌دست‌آمده هوش معنوی توانست ۲۲% تاب‌آوری در زنان سرپرست خانوار را پیش‌بینی نماید. همچنین تنظیم شناختی هیجانی نیز ۳۷% از تاب‌آوری زنان سرپرست خانوار را پیش‌بینی نمود. بنابراین هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر تاب‌آوری نقش پیش‌بینی کنندگی دارد و با ارتقاء آن‌ها می‌توان سطح تاب‌آوری را در زنان سرپرست خانوار بالا برد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه ایده های نوین روانشناسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Psychology New Ideas

Designed & Developed by : Yektaweb