۷ نتیجه برای طرحواره
زهرا فتحی،
دوره ۱۴، شماره ۱۸ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف:این پژوهش تحت عنوان پیشبینی فرسودگی تحصیلی دانشجویان بر اساس چشمانداز زمان و طرحوارههای ناسازگار اولیه دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری دادهها همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر قدس (۲۳۰۰) نفرمیباشند. روش پژوهش: در راستای اجرای این پژوهش، حجم نمونه ۲۵۰ نفر و به شیوهی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد که پرسشنامه ۱۵ سؤالی فرسودگی تحصیلی مسلش - فرم دانشجویان میباشد و پایایی پرسشنامه با ش از آلفای کرونباخ با ضریب پایایی ۸۳/۰ مورد تأیید قرار گرفت و سیاهه ۵۶ آیتمی چشمانداز زمان زیمباردو و پرسشنامه ۷۵ سؤالی فرم کوتاه طرحواره یانگ انتخاب گردید. در بخش آمار توصیفی با استفاده از شاخصهای آماری نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که در فرضیه اول از بین ابعاد چشمانداز زمان، گذشته منفی بهصورت مثبت و آینده و حال لذتگرا بهصورت منفی و معنادار فرسودگی تحصیلی را در دانشجویان پیشبینی میکند و در آزمون فرضیه دوم چنین نتیجهگیری شد که از بین ابعاد طرحوارههای ناسازگار اولیه، بریدگی/طرد، گوش به زنگی و محدودیتهای مختل بهصورت مثبت و معنادار فرسودگی تحصیلی در دانشجویان را پیشبینی میکند.
الهام واحدی،
دوره ۱۹، شماره ۲۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی شهر تهران در سال ۱۴۰۲ بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران بودند که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. روش جمعآوری دادهها بر اساس پرسشنامه استاندارد ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، ۱۹۹۴) و پرسشنامه استاندارد نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، ۱۹۹۱) انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای پرسشنامه ناگویی هیجانی ۸۱/. و پرسشنامه نشخوار فکری بالای ۰,۷ به دست آمد. همینطور از روایی محتوا بهمنظور آزمون روایی پرسشنامه استفاده شد، که برای این منظور پرسشنامهها به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS۲۴ در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد نتایج نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش " نشخوار فکری" زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی شد. همچنین نتایج نشان داد طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث بهبود "ناگویی هیجانی" زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی شد. بنابراین یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و ناگویی هیجانی زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی مؤثر میباشد.
منیرالسادات میرهاشم، نوشین پردلان،
دوره ۲۰، شماره ۲۴ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف پیشبینی طرحواره نقص و شرم در کودکان بر اساس کنترل و اقتدار والدین انجام شد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال میباشد که تعداد آنها ۳۸۰۰۰ نفر میباشد .تعداد اعضای نمونه ۳۹۰ نفر در نظر گرفته شد و پس از اجرای پرسشنامهها ۳۸۲ نمونه باقی ماند.دادههای اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه طرحوارهیانگ-کوتاه (۱۹۹۴)،کنترل والدین توسط لسلی همکاران(۱۹۸۶) و اختیارات والدین بوری (۱۹۹۱) به دست آمد.در تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون همبستگی و رگرسیون) استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که بین کنترل والدین و طرحواره نقص و شرم رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد اقتدار والدین (سبک استبدادی،سبک سهل انگیز و سبک مقتدرانه منطقی) با طرحواره نقص و شرم رابطه معناداری وجود دارد.بهاینترتیب سبک سهل گیرانه و مستبدانه رابطه مثبت و معناداری و سبک مقتدر منطقی با طرحواره نقص و شرم در کودکان رابطه منفی معنادار دارد. نتایج پژوهش نشان داد که کنترل و اقتدار والدین میتواند طرحواره نقص و شرم را در کودکان پیشبینی کند.
فاطمه ابراهیمی جاویدی،
دوره ۲۱، شماره ۲۵ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشخوار فکری و سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه ۳ تا ۷ ساله شهر تهران در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند، که از بین آنها، ۳۰ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقهای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورداستفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه نشخوار فکری (نولن هوکسما و مارو، ۱۹۹۱) و سلامت روان (گلدبرگ، ۱۹۷۲) استفاده شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات بهدستآمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر کاهش نشخوار فکری در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. همچنین طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معناداری بر سلامت روان و مؤلفههای آن (اضطراب و بیخوابی، نارساکنش وری اجتماعی، افسردگی و نشانههای جسمی) در مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی داشته است. بنابراین میتوان از آموزش برنامه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای کاهش نشخوار فکری و افزایش سلامت روان مادران دارای فرزندان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی استفاده کرد.
منصور لاوچاک، مسعود نجاری، کیومرث کریمی،
دوره ۲۱، شماره ۲۵ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تبیین الگوی ساختاری رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه با رفتارهای خود آسیبرسان در دانش آموزان: نقش میانجی تحمل پریشانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعهی موردمطالعه در این پژوهش تمام دانشآموزان مدارس دورهی دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای نمونهای به حجم ۳۷۰ نفر انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (۲۰۰۳)، آسیب به خود سانسون و همکاران (۱۹۹۸) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و نرمافزار آماری SPSS (نسخه ۲۵) و Amos (نسخه ۲۵) استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که طرحواره بریدگی، خودگردانی، جهت مندی، محدودیت و گوشبهزنگی بر رفتارهای خود آسیبی هم بهصورت مستقیم و هم بهصورت غیرمستقیم با نقش میانجی تحمل پریشانی قابلیت پیشبینی رفتارهای خود آسیبی را دارند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که این مدل میتواند بهعنوان یک الگوی کارآمد در مراکز مشاوره و رواندرمانی جهت کاهش رفتارهای خود آسیبی مورداستفاده قرار گیرد.
زینب غیاثی، پرستو آقایی گلدیانی،
دوره ۲۲، شماره ۲۶ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
پیشزمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین مدل علی ذهنیتهای طرحوارهای بر اساس هوش هیجانی و سبکهای ابراز هیجان با میانجیگری تفکر استراتژیک در کارمندان بانکها بود. مواد و روش کار: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، توصیفی از نوع همبستگی (رابطهای) بود. جامعه شامل کارمندان مرد ۳۰ الی ۴۵ ساله بانکهای منطقه ۱ شهر تهران بود که از میان آنها ۲۵۰ نفر بهعنوان نمونه بهصورت در دسترس انتخابشده و پرسشنامههای ابراز گری هیجانی کینگ و امونز (۱۹۹۰)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (۲۰۰۴)، تفکر استراتژیک گلمن (۲۰۰۷) و ذهنیتهای طرحوارهای لابستل و همکاران (۲۰۱۰) را تکمیل نمودند. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مدل برای اندازهگیری متغیرهای پنهان از کفایت و برازش لازم نسبی برخوردار است. علاوه بر این تفکر استراتژیک و ذهنیتهای طرحوارههای دارای تناسب پیشبینی متوسط و قوی میباشند. همچنین ۱/۶۱ درصد از تغییرات متغیر تفکر استراتژیک توسط هوش هیجانی و سبکهای ابزار هیجان و ۴/۷۰ درصد از تغییرات ذهنیتهای طرحوارهای توسط هوش هیجانی، سبکهای ابزار هیجانی و تفکر استراتژیک تبیین میشود. بحث و نتیجهگیری: با تکیهبر ساختار تفکر استراتژیک و آموزش پذیر بودن آن؛ دخالت دادن این نوع تفکر میتواند مسیر رابطهی بین ذهنیتهای طرحوارهای باهوش هیجانی و سبکهای ابراز هیجان را بازتعریف نماید.
ثمین اصدقی، تورج هاشمی، نعیمه ماشین چی عباسی،
دوره ۲۲، شماره ۲۶ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
پیشزمینه و هدف: افسردگی، یکی از اختلالهای شایع در دوره کودکی و بزرگسالی میباشد و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای خود ارزشمندی در رابطه بین طرحوارههای ناکارآمد و سبکهای اسناد با نشانههای افسردگی است. مواد و روش کار: طرح این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. برای این منظور ۳۸۵ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبک اسنادی پیترسون و همکاران، فرم کوتاه طرحوارههای یانگ، افسردگی بک ویرایش دوم و پرسشنامه خود ارزشمندی کراکر و همکاران پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و AMOS نسخه ۲۲ انجام شد. یافتهها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخصهای برازندگی نشان داد مدل فرضی برازش دارد (۹۴/۰=CFI، ۹۲/۰=NFI، ۰۲/۰=RMSEA). نتایج نشان داد که بین سبک اسناد مثبت و علائم افسردگی رابطه منفی و بین سبک اسناد منفی و علائم افسردگی رابطه مثبت وجود دارد .بین طرحوارههای محدودیت مختل، خودگردانی مختل و بریدگی-طرد با علائم افسردگی رابطه مثبت و بین خود ارزشمندی و علائم افسردگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین تحلیل دادهها نشان داد که خود ارزشمندی قادر است رابطه سبکهای اسنادی و طرحوارههای ناکارآمد با نشانههای افسردگی را میانجیگری کند. بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت خود ارزشمندی در رابطه بین طرحوارههای ناکارآمد و سبکهای اسناد با نشانههای افسردگی نقش واسطهای دارد. این یافتهها چهارچوب نظری مناسبی برای نشانهشناسی و سببشناسی افسردگی ارائه میدهد و میتواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای افسردگی مؤثر باشد.