۱۹ نتیجه برای Depression
مریم اکبری، بهناز دهقانی، آمنه جعفری، آمنه کاردر،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
پیشزمینه و هدف: بازی درمانی تأثیری مثبت بر تنظیمشناختی هیجان، کاهش اضطراب و افسردگی کودکان دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و اضطراب و افسردگی کودکان دیابت نوع یک انجام شده است.
مواد و روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایشی و گواه است. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه کودکان دیابتی نوع یک ۹ تا ۱۱ سال شهرستان ساری سال ۹۶-۹۵ میباشد. از بین جامعه آماری، ۱۸ در مرحله پیشآزمون به تعداد ۱۸ نفر پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان گرانفسکی و پرسشنامه اضطراب بک (BID) و پرسشنامه افسردگی بک) داده شد تا تکمیل نمایند، پس از جمعآوری پرسشنامهها از بین کسانی که در پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان نمره بالا و اضطراب و افسردگی نمره پایین کسب کردهاند، بهطور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه (هر کدام ۹ نفر) قرار گرفتند. سپس برای کودکان دیابتی گروه آزمایشی به مدت دو ماه، هشت جلسه آموزش بازی درمانی مبتنی بر شناختی رفتاری برگزار شد. اما به گروه گواه، آموزش خاصی داده نشد. سرانجام در پایان آموزش، دو گروه در یک جلسه به پسآزمون پرسشنامه تنظیمشناختی هیجان گرانفسکی و پرسشنامه اضطراب بک (BID) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان دادند, بازی درمانی به شیوه شناختی- رفتاری موجب افزایش تنظیمشناختی هیجان و کاهش اضطراب و افسردگی کودکان مبتلا به دیابت نوع یک شده است.
بحث و نتیجهگیری: مطابق با یافتههای این پژوهش بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری تأثیر مثبت بر کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان دارد. همچنین، بازی درمانی با رویکرد شناخی رفتاری راهبرد مفیدی برای کاهش اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان میباشد.
دکتر وحیده صالح میرحسنی، دکتر امین رفیعی پور، زهره کرمی،
دوره ۳، شماره ۷ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و استرس ادراک شدهی مادران کودکان اتیستیک ۳ تا ۸ ساله ی شهرقدس می باشد. جامعه آماری این پژوهش ۸۰ نفر بودند که ۳۰ نفر از آنها به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند و با یک نفر ریزش، تجزیه و تحلیل دادهها بر روی ۱۴ نفر در هر گروه انجام شد. پرسشنامههای مورد استفاده شامل ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک(BDI-II) که ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه را ۰,۸۷ و ضریب بازنمایی آن را r=۰,۷۴ و همبستگی آن با ویرایش اول پرسشنامه بک را ۰,۹۳ محاسبه کردهاند(قاسمزاده و همکاران،۲۰۰۵؛ به نقل از حر، آقایی، عابدی و عطاری،۱۳۹۲) و پرسشنامه استرس ادراک شدهی کوهن، که ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه را ۰.۷۴ محاسبه کردهاند(دوران و همکاران،۲۰۰۶؛ به نقل از بهروزی، شهنی ییلاق و پورسید،۱۳۹۱) و ضریب روایی این پرسشنامه ۰.۶۳ محاسبه شده است(بهروزی، شهنی ییلاق و پورسید، ۱۳۹۱)، می باشند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه دوساعته درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند و گروه گواه، هیچ درمانی دریافت نکردند. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری یک ماهه می باشد که برای تجزیه و تحلیل دادههای این طرح از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. لازم به یادآوری است که دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS-۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی و استرس ادراک شدهی مادران کودکان اتیستیک، با اثربخشی معناداری همراه است. همچنین دستاوردهای درمان در پیگیری یک ماهه پایدار باقی ماند. پیشنهاد میگردد از این روش درمانی به منظور بهبود سلامت روانی خانوادههای کودکان اتیستیک، استفاده شود.
عباسعلی انتظاری رودبارکی، نعمت الله ستوده،
دوره ۵، شماره ۹ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
رسانههای نوین و در رأس آنها اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی باعث ایجاد دگرگونیهایی در روحیات افراد شدهاند و دامنه و شدت آن همچنان در حال افزایش است. این پژوهش به منظور پیشبینی سلامت روان، افسردگی و اضطراب دانش آموزان دبیرستانی بر اساس استفاده از شبکههای اجتماعی انجام شد. روش کار: روش این پژوهش از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهر سمنان میباشد که در نیمسال اول تحصیلی ۹۵-۹۴ از بین افراد در دسترس، نمونهای با حجم ۲۰۰ نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و به پرسشنامههای سلامت عمومی، اضطراب بک، افسردگی بک و پرسشنامه محقق ساخته شبکههای اجتماعی پاسخ دادند. این پژوهش از طریق ضریب آماری پیرسون و رگرسیون خطی ساده به وسیله نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل انجام گرفت.نتایج: با توجه به نتایج پژوهش استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند ابعاد کیفیت زندگی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد و در شکلدهی سلامت روان، افسردگی و اضطراب نقش دارند. بحث: شبکههای اجتماعی در شکلدهی سلامت روان، افسردگی و اضطراب نقش دارند و حتی روی ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جوامع هم تأثیرگذارند. لذا بایستی اقدامات آگاهی بخشی و مدیریتی در راستای میزان و محتوای مورداستفاده در شبکههای اجتماعی انجام گیرد.
شهنوش منشئ،
دوره ۶، شماره ۱۰ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اضطراب و افسردگی و حافظه شرح حال در بین افراد مبتلا به آسم و سالم بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش در برگیرنده بیماران مبتلا به آسم که به صورت سرپایی به بیمارستان میلاد در سال ۱۳۹۹ مراجعه نمودند، بود. نمونه این پژوهش۶۰ نفر بود که تعداد ۳۰ بیمار مبتلا به آسم و ۳۰ نفر افراد عادی که در متغیرهای جنس، سن و تحصیلات با گروه بالینی همتا شده اند به عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دموگرافی، پرشسنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اضطراب بک (BAI) بود. برای تحلیل آماری سؤالات پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل تحلیل داده ها نشان داد که بین اضطراب و افسردگی در بین افراد مبتلا به آسم و سالم تفاوت معناداری وجود دارد(۰۵/۰ p<).
لیلا اصغری،
دوره ۸، شماره ۱۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی هنجاریابی پرسشنامه نظم بخشی هیجانی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر روش یک پژوهش پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی رودهن سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بود. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند نمونه مورد مطالعه در این پژوهش در مجموع ۴۰۰نفر بود.ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان گارنفسکی (۲۰۰۶) و پرسشنامه dass- ۲۱بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای "آلفای کرونباخ" و "همبستگی پیرسون" و "تحلیل عاملی اکتشافی" برای تحلیل سوالهای پژوهش استفاده گردید. نتایج نشان داد پرسشنامه نظمجویی هیجانی از روایی مناسب برخوردار بوده و مولفههای این پرسشنامه بعنوان عامل مورد قبول واقع میشوند. پرسشنامه مذکور از پایایی مناسبی برخوردار است. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان از طریق محاسبه ضرایب همبستگی زیرمقیاسهای آن با افسردگی، اضطراب، استرس و شاخصهای سلامت روانی در مورد شرکت کنندگان بررسی شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره شرکت کنندگان در زیر مقیاسهای خودسرزنشگری، نشخوارگری، فاجعهنمایی و دیگرسرزنشگری با افسردگی، اضطراب، استرس و درماندگی روانشناختی همبستگی مثبت معنادار و با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. بر اساس این نتایج، بین زیرمقیاسهای پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کم اهمیت شماری با افسردگی، اضطراب، استرس همبستگی منفی معنادار به دست آمد.
فاطمه عسگرینژاد، الهه حامدینیا،
دوره ۸، شماره ۱۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس افسردگی نوجوانان رینولدز با بکارگیری تحلیل عاملی بود. مواد و روشها: حجم نمونه ی مورد نظر شامل ۴۰۰ دانش آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان که ۲۰۰ نفر از آن ها دختر و ۲۰۰ نفر پسر بودند و با روش نمونهگیری در دسترس از میان مدارس شهر تهران انتخاب شده بودند. برای محاسبهی روایی همگرا و واگرا همزمان با اجرای مقیاس، از مقیاسهای افسردگی کودکان و نوجوانان کوتچر،مقیاس خودکارآمدی، مقیاس نا امیدی، مقیاس افسردگی نوجوانان کواکس و پرسشنامهی مشکلات رفتاری ایشنباخ استفاده شد. جهت بررسی ساختار عاملی تأییدی مرتبه اول مقیاس افسردگی کودکان و نوجوانان رینولدز از روش برآورد کمترین مقدار مجذورات وزندار (WLS)و برای ارزیابی کفایت برازش مدل با دادهها از شاخصهای RMR، RMSEA، CFI، AGFI، GFI، ۲c، /df۲c و ۲Dc استفاده گردید. یافته ها: ساختار عاملی مقیاس افسردگی نوجوانان رینولدز با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی ضرایب همبستگی نشان داد که مقیاس افسردگی نوجوانان رینولدز با مقیاسهای افسردگی کوتچر، افسردگی کودکان و ناامیدی کودکان و نوجوانان رابطه مثبت معنیدار و با مقیاس خودکارآمدی نوجوانان رابطه منفی معنادار دارد که این رابطه بیانگر روایی همگرا و روایی واگرای این ابزار میباشد. نتیجهگیری: ساختار عاملی مرتبه اول مقیاس افسردگی نوجوانان رادز برازش بهتری با دادههای مشاهده شده نشان داد. ساختار عاملی تأییدی، اعتبار و روایی مقیاس افسردگی نوجوانان رادز برای کاربردهای پژوهشی و بالینی در حد قابل قبول میباشد.
Diana Khalili، Nadia Khalili، Mahmoud Zivari،
دوره ۹، شماره ۱۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
Few studies have examined the influence of cognitive therapy on schemas in women with psychological disorders. This study explores the effect of mindfulness therapy on early maladaptive schemas of behavioural mistrust and the abandonment instability of ۶۰ women with depression who had been referred to a psychological clinic. The methodology of this study was quasi-experimental with pre-test and post-test design. All participants were randomly placed into experimental (۳۰ individuals) and control (۳۰ individuals) groups and answered Young's Early maladaptive schema questionnaire before and after the treatments. The experimental group received a cognitive intervention program based on mindfulness therapy during eight sessions (۹۰ minutes). Covariance analysis was conducted, and the result indicated the positive effect of mindfulness therapy on the experimental group, not the control group. The result suggested that mindfulness treatment positively affects the early maladaptive schemas of behavioural mistrust and abandonment instability in women with depression
زهرا رشید، مصطفی رشید،
دوره ۹، شماره ۱۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد یک بیماری روانی اجتماعی است که باعث وابستگی روانی و فیزیولوژیک فرد مبتلا به این مواد می شود و عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی تاثیرات نامطلوبی بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر علائم اختصاصی افسردگی اساسی، رفتارهای پرخطر و اضطراب افراد وابسته به متادون بوده است .
روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش نیمه تجربی با گروه مداخله و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد اندیشه نو مشهد در سال ۱۳۹۸ بود که در دامنه سنی بین ۱۸ تا ۴۰ سال قرار داشتند، که به شیوه هدفمند، در هرگروه تعداد ۱۵ بیمار انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه افسردگی همیلتون ، تنظیم هیجان گراس و جان، رفتارهای پرخطر زاده محمدی و مصاحبه بالینی ساختاریافته و اضطراب همیلتون بود. گروه مداخله طی ۱۲جلسه۹۰ دقیقه ای تحت درمان فراتشخیصی یکپارچه قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. و پس از اتمام درمان پس آزمون به عمل آمد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادکه درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشانه های بالینی افسردگی ، تنظیم هیجان، رفتارهای پرخطر و اضطراب افراد وابسته به متادون معنادار است (p<۰,۰۵).
نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی یکپارچه بر کاهش نشانه های بالینی افسردگی، رفتارهای پرخطر و اضطراب و افزایش تنظیم هیجان افراد وابسته به متادون موثر است.
خدابخش خارایی، مجید عزیزی،
دوره ۱۰، شماره ۱۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
پیشزمینه و هدف: عوامل متعددی از جمله طلاق، اعتیاد، زندانی شدن و مرگ همسر می تواند موجب تغییر ساختار خانواده شود و پدیده تک والدی یا سرپرستی زنان را در پی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری بر علایم افسردگی ،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار شهر قلعه گنج می باشد. مواد و روش کار: در یک طرح شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توام با گروه کنترل، تعداد ۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از ارزیابی های بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (۱۵ نفر) و یا گروه کنترل (۱۵) نفر گماشته شدند .گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری را دریافت داشت .تمام شرکت کنندگان پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه WHOQOL-BREF را به عنوان ابزارهای پژوهش، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ۱ ماهه تکمیل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون مانکوا نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری اثر معنی داری بر کاهش علایم افسردگی ،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی دارد.نتایج به دست آمده در مرحله پیگیری ۱ ماهه نیز حفظ شده بودند. بحث و نتیجهگیری: درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت در بهبود علایم افسردگی ،اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در زنان سرپرست خانوار تاثیر قابل توجهی دارد.
ناهید بختیاری، سیمین بشردوست،
دوره ۱۰، شماره ۱۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و افسردگی با نقش میانجی سلامت وجودی کارمندان شهر تهران در دوره شیوع بیماری کرونا بود. بر این اساس، روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب روش گردآوری دادهها، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیهی کارمندان شهر کتاب شهر تهران در سال ۱۴۰۰ در نظر گرفته شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و براساس روش نمونهگیری هدفمند، ۱۵۵ نفر از کارمندان برآورد شد. دادهها در دو بخش کتابخانهای و میدانی گردآوری شد. در بخش میدانی با استفاده از سه پرسشنامه کیفیت زندگی (۱۹۹۶) (WHOQL-۱۰۰)، سلامت معنوی پولوتزین والیسون (۱۹۸۲) و افسردگی بک(۱۹۸۸)، دادهها جمعآوری شد. برای سنجش روایی از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد که نشان از روا بودن ابزار داشت. همچنین پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که نتایج بیانگر پایا بودن ابزار اندازهگیری بود. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش توصیفی و استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) انجام پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که سلامت وجودی به صورت منفی و معنادار رابطه بین کیفیت زندگی و افسردگی را در کارمندان شهر تهران میانجیگری میکند
راضیه فتوحی اردکانی، حامد مستوفی،
دوره ۱۰، شماره ۱۴ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف، اثر بخشی درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی انجام شد. روش: پژوهش از نوع روش پیش آزمون –پس آزمون،همراه با گروه کنترل استفاده شد. گروه نمونه این تحقیق دانشجویانی که نمرات بالایی در پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-۲۱) آوردند به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-۲۱)، قبل و بعد از درمان تکمیل کردند.جلسات درمانی طی ۱۰جلسه تشکیل شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس (DASS-۲۱) جمعآوری شد. وبا روش تحلیل کواریانس، بوسیله نرمافزار SPSSتجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که درمان فعالسازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی اثربخش بوده است. نتیجهگیری: بنابراین براساس یافتهها فعالسازی رفتاری کوتاه مدت سبب کاهش علائم افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی میشود.
سید حامد سجادیان، وحیده صالح میرحسنی،
دوره ۱۱، شماره ۱۵ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر افسردگی و بهبود روابط زناشویی مادران خیانتدیده بود. روش پژوهش حاضر به لحاظ گردآوری دادهها از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی مادران دانشآموزان که مورد خیانت همسر واقع شده و دارای سطح تحصیلات سیکل و بالاتر بودند و همگی طی سال ۱۴۰۰ به مراکز مشاوره خانواده منطقه ۱۰ تهران مراجعه کرده و خواستار دریافت خدمات مشاورهای بودند که با روش نمونهگیری تصادفی تعداد ۳۰ نفر (۱۵ نفر در گروه آزمایش، ۱۵ نفر در گروه کنترل) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمعآوری دادهها بر اساس سه پرسشنامه نشانگان اختلالهای روانی دراگوتیس و همکاران(۱۹۸۴)، پرسشنامه سنجش خیانت همسر واگهان(۲۰۰۸) و پرسشنامه محققساخته بهبود روابط زناشویی با الگوبرداری از پرسشنامۀ گاتمن انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج تحلیل دادهها نشان داد میزان تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر افسردگی مادران خیانت دیده برابر ۰,۱۷۰ و میزان تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد بین فردی بر بهبود روابط زناشویی مادران خیانت دیده برابر ۰,۲۰۲ بود. مشاورۀ گروهی سبب میشود زنان دربارۀ خطاکاری و پیمانشکنی همسر مسئولیت بیشتری بپذیرند و با بخشی از وجود خود روبرو شوند، که به شکلگیری رابطۀ نامشروع منجر شده است، و به نحوی خود را تغییر دهند که صمیمیت را از نو بین خود و همسرشان برقرار کنند. همچنین نتایج برآمده از این تحقیق میتواند راهنما و یاریدهنده مشاوران و متخصصان حوزه خانواده و دستاندرکاران سلامت جامعه باشد تا به یاری قشر آسیبپذیر جامعه بشتابند.
اشکبوس اکبری، نگین رحمانی، خدیجه مصباح،
دوره ۱۴، شماره ۱۸ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
سارا سلیمانی، رضوان اکبری،
دوره ۱۸، شماره ۲۲ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف ازنگارش مقاله حاضر، به بررسی پیشبینی رفتار ضد اجتماعی بر اساس صفات شخصیتی والدین و افسردگی والدین میباشد. رفتارهای ضداجتماعی امروزه به صورت گستردهای در جوامع مختلف دیده میشوند. رفتارهای ضد اجتماعی شامل عملکردهایی است که با قوانین و ارزشهای اجتماعی در تضاد قرار میگیرد و به طور کلی باعث مخالفت و تخریب ارتباطات اجتماعی میشود. در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری، تحقیقات متعددی صورت گرفته است تا علت رفتار ضداجتماعی به ویژه در کودکان و نوجوانان را بررسی کنند. برخی از صفات شخصیتی والدین میتواند با رفتار ضداجتماعی کودکان و نوجوانان در ارتباط باشد. برای مثال، والدینی که دارای صفاتی مانند عدم کنترل خشم، نارسایی در ارائه حمایت و نظارت، عدم توانایی در حل مشکلات و نقص در مهارتهای اجتماعی هستند، ممکن است فرزندانی را پرورش دهند که به رفتارهای ضداجتماعی متمایل باشند. افسردگی والدین نیز میتواند به عواقب منفی برای رفتار کودکان و نوجوانان منجر شود. والدینی که با افسردگی مواجه هستند، ممکن است توانایی کمتری در ارائه حمایت و نظارت داشته باشند و احتمالاً به طور کلی به راحتی نتوانند نیازهای اجتماعی و روانی فرزندان خود را برآورده کنند. این ممکن است باعث افزایش احتمال رفتارهای ضداجتماعی در فرزندان شود. لذا به دلیل اهمیت این موضوع در این پژوهش به بررسی پیشبینی رفتار ضد اجتماعی بر اساس صفات شخصیتی و افسردگی والدین پرداخته شد و در انتهای مقاله نیز پیشنهادهایی در رابطه با این موضوع ارائه شد.
فائضه صفری،
دوره ۱۸، شماره ۲۲ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رواندرمانی تحلیلی گروهی بر افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان کرج در محدوده سنی ۲۵ تا ۴۰ سال بودند. نمونه پژوهش شامل ۳۰ نفر (۱۵ نفر آزمایش و ۱۵ نفر گواه) از این افراد بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم میشوند. گروه آزمایش ۲۴ جلسه (هفتهای دوبار) تحت پروتکل روانتحلیلی گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل در طول این مدت در انتظار درمان ماندند. جمعآوری دادهها بر اساس آزمون اضطراب بک و همکاران (۱۹۸۸) و مقیاس افسردگی بک (۱۹۹۶) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرمافزار SPSS ۲۳ در بخش استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که رواندرمانی تحلیلی گروهی بر افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار اثربخش است، بدین معنا که رواندرمانی تحلیلی گروهی منجر به بهبود سطح اضطراب و افسردگی در زنان سرپرست خانوار شده است.
نفیسه فنایی، غلامرضا محمدی فرهمند،
دوره ۲۰، شماره ۲۴ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نشخوار ذهنی و شبکههای مجازی در افسردگی دانشجویان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت پژوهش توصیفی-همبستگی و از نظر نوع دادهها کمی بود. جامعهی آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود که از بین آنان، با استفاده از نمونهگیری در دسترس ۲۱۰ نفر بر اساس فرمول تاباچنیک و فیدل انتخاب شدند. ابزار گرد آوری دادههای پژوهش با روش کتابخانهای جهت مشخص کردن روابط بین متغیرهای پژوهش و روش میدانی با استفاده از پرسشنامههای استاندارد نشخوار فکری نولن- هوکسما و مورو (۱۹۹۱)، شبکههای اجتماعی مجازی جهانبانی(۱۳۹۷)، افسردگی بک (۱۹۶۱) بودند. تجزیه و تحلیل دادهها شامل دو بخش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و در بخش آمار استنباطی (آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) با استفاده از نرمافزار SPSS-V۲۳ استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین نشخوار ذهنی و شبکههای مجازی با افسردگی دانشجویان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
زهرا حدادی، سارا پاشنگ، مرضیه غلامی توران پشتی،
دوره ۲۰، شماره ۲۴ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روانشناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطافپذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن صورت پذیرفت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل کلیهی بیماران با تشخیص افسردگی مزمن بستری در مراکز نگهداری بیماران روانی مزمن شهرستان ملارد شهر تهران در سال ۹۹-۱۳۹۸ بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی از بین بیماران ۱۲۰ نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بائر و همکاران (۲۰۰۶)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف بود. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گامبهگام توسط نرمافزارSPSS-۲۱ استفاده گردید. یافتهها نشان داد بین مجموع ۵ عامل ذهن آگاهی و نمره کل این مؤلفه باهمه متغیرهای پیشبین (انعطافپذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی) در سطح (۰۰۱/۰) رابطه معناداری وجود دارد. بالاترین سطح همبستگی در مؤلفه انعطافپذیری شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (۳۵۱/۰) و ذهن آگاهی کلی (۳۶۷/۰) بود. در مؤلفه تنظیم شناختی هیجان با خرده مقیاس توصیف (۴۳۱/۰) وذهنآگاهی کلی (۵۱۳/۰). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. در بهزیستی روانشناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (۳۶۵/۰) و ذهن آگاهی کلی (۵۴۴/۰). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سه مؤلفه انعطافپذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی قادرند ۵۴ درصد (۵۴۱/۰=R۲ ) از ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن را تبیین کنند. سهم تفکیکی هر یک نیز به ترتیب برابر با ۱۹۸/۰، ۱۸۷/۰، و ۱۵۶/۰ بود. نتیجه کلی نشان داد که انعطافپذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی تبیین معناداری از ذهن آگاهی ارائه میدهند. درواقع این سه مؤلفه قادراند ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن به گونه معنادار تبیین و پیشبینی کنند.
رقیه جباربابوئی، عباس بتیار، ارسلان خانمحمدی،
دوره ۲۱، شماره ۲۵ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
بیماریهای قلبی-عروقی اغلب با افسردگی و اضطراب همراه هستند که بهطور قابلتوجهی بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر میگذارند. درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در درمان پریشانی روانی در جمعیتهای مختلف نویدبخش بوده است؛ بااینحال، اثربخشی آن برای بیماران قلبی-عروقی هنوز بهخوبی بررسی نشده است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی MBCT در کاهش علائم افسردگی و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی در بیماران قلبی-عروقی انجام شد. یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیشآزمون/پسآزمون انجام شد. سی شرکتکننده با تشخیص بیماریهای قلبی-عروقی از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. شرکتکنندگان یک برنامه ۸ هفتهای MBCT را گذراندند. پرسشنامههای افسردگی بک، اضطراب بک و کیفیت زندگی SF-۳۶ قبل و بعد از مداخله اجرا شدند. از آزمونهای t زوجی برای تحلیل تغییرات در نمرات استفاده شد. پس از مداخله، شرکتکنندگان کاهش قابلتوجهی در افسردگی تفاوت میانگین =X، (P <۰,۰۵) و اضطراب تفاوت میانگین =Y، (P <۰,۰۵) نشان دادند. نمرات کیفیت زندگی در تمام حوزهها بهطور قابلتوجهی بهبود یافت (P < ۰,۰۵)، با بیشترین بهبود در حوزههای روانی تفاوت میانگین =Z، (P <۰,۰۰۱) و روابط اجتماعی تفاوت میانگین= W، (P <۰,۰۰۱). این یافتهها نشان میدهد که MBCT یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی در بیماران قلبی-عروقی است. ادغام MBCT در مراقبتهای استاندارد قلبی-عروقی ممکن است مزایای روانشناختی قابلتوجهی برای این جمعیت فراهم کند.
ثمین اصدقی، تورج هاشمی، نعیمه ماشین چی عباسی،
دوره ۲۲، شماره ۲۶ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
پیشزمینه و هدف: افسردگی، یکی از اختلالهای شایع در دوره کودکی و بزرگسالی میباشد و مشکلات زیادی در حوزه سلامت به همراه دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطهای خود ارزشمندی در رابطه بین طرحوارههای ناکارآمد و سبکهای اسناد با نشانههای افسردگی است. مواد و روش کار: طرح این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. برای این منظور ۳۸۵ نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبک اسنادی پیترسون و همکاران، فرم کوتاه طرحوارههای یانگ، افسردگی بک ویرایش دوم و پرسشنامه خود ارزشمندی کراکر و همکاران پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ و AMOS نسخه ۲۲ انجام شد. یافتهها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخصهای برازندگی نشان داد مدل فرضی برازش دارد (۹۴/۰=CFI، ۹۲/۰=NFI، ۰۲/۰=RMSEA). نتایج نشان داد که بین سبک اسناد مثبت و علائم افسردگی رابطه منفی و بین سبک اسناد منفی و علائم افسردگی رابطه مثبت وجود دارد .بین طرحوارههای محدودیت مختل، خودگردانی مختل و بریدگی-طرد با علائم افسردگی رابطه مثبت و بین خود ارزشمندی و علائم افسردگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین تحلیل دادهها نشان داد که خود ارزشمندی قادر است رابطه سبکهای اسنادی و طرحوارههای ناکارآمد با نشانههای افسردگی را میانجیگری کند. بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت خود ارزشمندی در رابطه بین طرحوارههای ناکارآمد و سبکهای اسناد با نشانههای افسردگی نقش واسطهای دارد. این یافتهها چهارچوب نظری مناسبی برای نشانهشناسی و سببشناسی افسردگی ارائه میدهد و میتواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای افسردگی مؤثر باشد.