کارشناس ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه پیام نور مرکز تهران. ایران
چکیده: (5161 مشاهده)
براساس آمار و شواهد موجود آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر، مهمترین دغدغه مدارس و خانوادهها است. گسترش عوامل مخاطرهآمیز تهدیدکننده سلامت روانی اجتماعی دانشآموزان، موجب شده است تا محافظت از کودکان و نوجوانان در برابر آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر، در کنار دیگر اولویتهای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و بلکه جزو مهمترین اولویت قرار گیرد.
از مهمترین امور تربیتی در مدرسه بررسی رفتارهای پرخطر است که پیامدهایی ناگوار برای زندگی، سلامتی و رشد روانی و اجتماعی نوجوان به همراه میآورد. پیامدهای اصلی این رفتارها از این قرار است: بیماریهای روانی ازجمله افسردگی (گلدستین، والتون، کانینگهام، تروبریج و مایو، 2007)، بیماریهای جنسی (مارکوییز و گالبن، 2004)، انگیزه پایین و افت تحصیلی (جنیس، 2002) و حضور در گروههای بزهکاری. مصرف مواد مخدر، خشونت و رفتارهای جنسی عامل بسیاری از مرگ و میرهای سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی محسوب میشوند (لیندربرگ، بوگس و ویلیامز، 2000). اساسیترین عوامل در تشخیص نوجوانان مستعد رفتارهای پرخطر در سطح فردی عبارتاند: کسانی که از تواناییها آگاهی ندارند، کسانی که عزت نفس پایینی دارند، کسانی که در گروههای منفی همسالان عضویت دارند، و کسانی که تعهد مدرسهای ضعیفی دارند. عوامل دیگری مانند ارتباط والد ـ فرزندی ضعیف، نظارت والدینی ضعیف (مانند والدینی که از محل نوجوانان خود بیخبرند) و فقدان حمایت خانوادگی نیز مطرح میباشد. متاسفانه وقتی والدین خودشان به رفتارهای پرخطر اشتغال دارند، نوجوانان نیز به رفتارهای پرخطر دست میزند. پژوهشگران چنین دریافتهاند که با وجود جو مدرسهای ضعیف، وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی ضعیف، و فقدان یا ضعف روابط اجتماعی، نوجوانان بیسرپرست کودکان و نوجوانان در خطر بیشتری برای داشتن رفتارهای منفی هستند (گازمن و بوش، (2007) نتایج تحقیقات داخلی و خارجی درخصوص آسیبهای اجتماعی و خطرپذیری نشان میدهد که ماهیت، نوع، شدت و روش ارتکاب انحرافات در میان دانشآموزان پیچیده شده و روند افزایشی داشته است. عوامل خانوادگی، نظیر فرایند ناقص جامعهپذیری در خانواده، کنترل ضعیف خانوادگی، روابط سرد عاطفی بین اعضای خانواده، گسیختگی خانوادگی، شکاف نسلی بین فرزندان و والدین، پایگاه پایین اقتصادی و اجتماعی خانواده، کاهش تعلق خاطر به مدرسه، بیاعتقادی به هنجارهای رسمی مدرسه، مشارکت نکردن در فعالیتهای مدرسه و گروه همسالان، کارایی نداشتن مدرسه، رسانههای جمعی و خانواده در جامعهپذیر کردن و کنترل دانشآموزان، روحیه کنجکاوی جوانان، و ابهام هویتی، زمینهساز گرایش آنان به رفتارهای انحرافی است. شواهد نشان میدهند که فعالیتهای ترویجی و فرهنگی، در کنار فعالیتهای آموزشی و مراقبتی، از مهمترین راهکارها برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در سطح مدارس کشورها، شناخته شده است که میتواند موجب ارتقاء آگاهی عمومی و بهبود نگرشها در زمینه عوامل مخاطرهآمیز کودکان و نوجوانان و چگونگی محافظت از ایشان شود. جلوگیری از علل و عوامل و بروز این آسیبها به برنامهریزی نهادهای مرتبط با کودکان و نوجوانان در آموزشوپرورش نیاز دارد. تدوین پیشنویس سند پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان شاید با همین احساس مسئولیت شکل گرفت. یکی از راههای پیشبینی شده در این سند آموزش اصول مهارتهای زندگی در مدرسه و توسط معلمان است. بیشتر تحقیقات حاکی از آن هستند که آگاهی از مهارتهای زندگی و آموزش آن در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نقش مهمی دارد.
- Goldstein, Walton, Cunningham, Trowbridge and Mayo
[4]- Lindbergh, Boggs and Williams
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/3/21 | ویرایش نهایی: 1402/3/21 | پذیرش: 1402/1/10 | انتشار: 1402/1/10